و اما ستایشم
ستایش قشنگم سیندرلای من با اومدن دادشیت اولش یه جوری عجیب بودی نمی دونستم ذوق میکنی یا ناراحتی. اما الان داداشت رو خیلی خیلی دوست داری و میگی من اول تو دنیا داداشم رو دوست دارم عزیز مهربون کلی با صدرا بازی میکنی با هم ذوق می کنی تازگیا که بغلش میکنی میبریش این ور و اون ور بعضی وقتا هم حسادت که خوب اونم طبیعی البته یه سری کارهای عجیب هم انجام میدی که اونا فقط تا خاطرات ذهنم ثبتش میکنم دخترکم. خیلی خوشحالم از اینکه امسال میری پیش دبستانی و از اینکه میبینم میوه زندگیم انقدر بزرگ شده که بره مدرسه دیگه داری یواش یواش واسه خودت خانومی میشی دلبر من. نازنینم از بعضی لحاظ دوست ندارم دخترم ب...