ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 11 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

و اما ستایشم

ستایش قشنگم سیندرلای من با اومدن دادشیت اولش یه جوری عجیب بودی نمی دونستم ذوق میکنی یا ناراحتی. اما الان داداشت رو خیلی خیلی دوست داری و میگی من اول تو دنیا داداشم رو دوست دارم عزیز مهربون کلی با صدرا بازی میکنی با هم ذوق می کنی تازگیا که بغلش میکنی میبریش این ور و اون ور بعضی وقتا هم حسادت که خوب اونم طبیعی البته یه سری کارهای عجیب هم انجام میدی که اونا فقط تا خاطرات ذهنم ثبتش میکنم دخترکم. خیلی خوشحالم از اینکه امسال میری پیش دبستانی و از اینکه میبینم میوه زندگیم انقدر بزرگ شده که بره مدرسه دیگه داری یواش یواش واسه خودت خانومی میشی دلبر من. نازنینم از بعضی لحاظ دوست ندارم دخترم ب...
17 ارديبهشت 1394

احوالات نی نی ما

پسرم  قند عسلم این مدت که وارد زندگی ما شدی هر روزمون قشنگ تر از روز قبل تو مانند یه فرشته کوجولو زندگیمون رو شاد شاد کردی خواهر مهربونت رو از تنهایی در اوردی و شدی یه همبازی واسه دختر قنشگم. خیلی وقت ندارم حرفهای دلم رو بنویسم جون الان که دارم مینوسیم در حال گریه کردن هستی زیبای من ....................................... من رفتم دوباره اومدم. پسرک من در 2 ماهگی اولین لبخند زیبایش رو به زندگی زد. در سه ماهگی خندهای بلند بلند که دلمون غش می رفت. در چهار ماهگی اولین قلت خوردن که نمی تونستی برگردی و جیغ داد راه می انداختی که برت گردونیم. در پنج ماهگی قلت ها دوبل ...
17 ارديبهشت 1394
1